.:. امروز روز میلاد است .:.

.:امروز روز میلاد است:.

میلاد اول:

نامش آدم را یاد کربلا می اندازد

حضرت رباب را می گویم

مادر شدنت مبارک، ای مادرِ کوچکترین سربازِ پدر

ولادت علی ِ کوچک امام حسین علیه السلام، حضرت علی اصغر علیه السلام مبارکـــ

میلاد دوم:

نزدیک های اذان بود که رسیدیم

اسباب و وسایل را در هتل گذاشته و از میان بازاری شلوغ راهی شدیم..

وقت نگاه کردن به دور و بر هم نبود، باید تند تر می رفتیم تا به نماز جماعت حرم برسیم

زیاد آن جا نماندیم که نام خیابان هایش را یاد بگیرم

این سفر یک روزه بود

وارد شدیم

السلام علیک یا موسی بن جعفر، ایها الکاظم یابن رسول الله

السلام علیک یا..

چقدر این نام آشناست

السلام علیک یا محمد بن علی الجواد..

چقدر این حرم آشناست..

چقدر دلمان برای حرم امام رضا علیه السلام تنگ شده بود

پیش پای زائران امامان کاظمین، فرشی قرمز انداخته بودند به قصد خوشامد گویی

رویای دیدن دو گنبد طلایی محقق شده بود

ما رسیده بودیم کاظمین

سلام بر حضرت رضا علیه السلام

آقای ما، میلاد فرزند عزیزتان، امام نهم شیعیان مبارک باد

آقا، به حق جوادت...

.

عیدتان مبارکــــ

برای معلمم

تو

یادم دادی بنویسم ماه

تو

یادم دادی

ماه را بخوانم

تو

یادم دادی

ماه بودن چه مزه ای می دهد

تو

ماه بودی

ماه..

...

روزگارت خوش

هرکجا هستی

معلم ماه ِ من

.

تقدیم به کسی که یادم داد نامم را بنویسم

تقدیم به معلم کلاس اولم، سرکار خانم قاضی نور، مدرسه حسین امین 1

.

روزگارت مبارکـــ

روزتون مبارک معلم جونا

...

این جا..

این جا

دست هایمان کنار هم بالا می روند

و ما با هم

برای خوب بودن دعا خواهیم کرد

این قرار همیشگی ماست

دعا کنیم برای هم

با هم..

حواست را جمع کن..

وای خدایم چقدر خوب است وقتی نفس می کشم و حس می کنم هوایم را داری..

عاشقت هستم وقتی از کنارم رد میشوی و می فهمم

امروز، در اتوبوس، نگاهم را بوسیدی وقتی نامت را شکر می گفتم

ببین حواسم بود

همیشه این طوری غافلگیرم کن

دوستت دارم

یکــ بنده بدون تو هیچ

.!.

سلام خدای خوبم

سلام خدا

حال من خوبه

امــــا اون مشکلی که برام پیش اومد خیلی اذیتم کرد

و به دنبال اون، اشتباهی که نمی دونم واقعا اشتباه بوده یا نه

خدایا خودت می دونی دارم چی میگم.

خدایا منو ببخش

خدایا هوامو داری می دونم

بیشتر نزدیکم باش

خدایا همش با خودم می گم معامله نکنم

و معامله نمی کنم

فقط ...

خدایا اینجا که همه چیزو نمی تونم بنویسم

خودت که می دونی

خدایــــــــــــــــا عاشقتم

می دونی که؟!!!!

دوستت دارم

.

 

امروز عمو جانم نگاهم کرد

امروز عصر رفته بودیم خونه همسایمون، داشتیم حرف میزدیم که گوشیش زنگ زد

دوستش بود

گفته بود برات یه سورپرایز دارم

گرم صحبت بودیم که دوستش اومد

یه بقچه ی ترمه دستش بود و یه پارچه ی قرمز از لای بقچه زده بود بیرون

گفت اینو شوهر دوستشون از کربلا آورده

پرچم بود

پرچم گنبد عمو عباس

پرچم قرمز یا قمر بنی هاشم

...

بوی عطر میداد

واقعی بود

واقعی ِ واقعی

گفتم یا حضرت عباس

ان شاءالله اربعین دعوتم کنید..

...

حالا که اومدم خونه یاد پست قبل وبلاگ افتادم

انگار عموجانم صدامو شنیده

انگار قسمت بود ما امروز خونه ی همسایه باشیم تا پرچم گنبد قمر منیر بنی هاشم رو ببینیم

عمو جانم

علمدار خیمه ها

علم دینم را حامی باش

یا عباس بن علی برای آمدن اماممان مهدی دعا کنید..

أین بقیه الله

أین طالب بدم المقتول بکربلاء

...

سلام بر عموجانِ امام زمانمان

سلام بر عباس بن علی

سلام بر اباالفضل

...

..

.

التماس دعا

ی

ا

ع ل ی

سلام حضرت ماه