خیلی سخت بود و خیلی دردناک
ولی عشق بود
حرف حرف کتابی که بوی اسارت میداد..
با اشک نوشیده شد خاطرات آن روز های سید
....
پایی که جا ماند/ سید ناصر حسینی
آزاد مردان میهن اسلامی ایران، مردان غیرت، متعهدان به اسلام و رادمردی، پدران سرزمینم
آزادگان عزیز
خوش آمدید
.
امضا: سیده
ی
ا
ع ل ی
در شگفتم از کسی که می بیند هر روز از جان و عمر او کاسته می شود،
امّا برای مرگ آماده نمی شود.
ممنون میشم به سایت بهشت و جهنم ما سربزنید